رستم در خا ن هشتم با ببری مبا رزه میکند.که بسیار خشمگین است رستم سعی میکند ببر را شکست دهد ببر با پنجه خود رخش را به سختی زخمی میکند.
رستم خیلی ناراحت می شود. و تصمیم می گیرد با ببر صلح کند .ببر می توانست صحبت کند.رستم به ببر می گوید بیا باهم دوست شویم ببر میگوید من قبول می کنم به شرطی که کاری به کار من نداشته باشی.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
خان هشتم شاهنامه ،
،